“Prima Facie”، نمایشنامهای نوظهور در برادوی، درباره زنی بلند پرواز است که سرزندگی و اعتماد به نفسش دو بار از او گرفته میشود، اول زمانی که توسط یکی از همکارانش به نام جولیان مورد تجاوز قرار میگیرد، و سپس زمانی که او تلاش میکند تا به دنبال عدالت باشد. جودی کامر – ویلانل در برنامه تلویزیونی کالت “کشتن ایو” – نقش تسا، یک وکیل دادگستری خودساخته بریتانیایی را بازی می کند که اغلب از مردان متهم به تجاوز جنسی دفاع می کند، قبل از اینکه به خودش تجاوز کند و به طرف دیگر روند قانونی ختم شود. داستان شماتیک است و فیلمنامه، در پایان، تبدیل به آموزش می شود، اما اجرای درخشان و باشکوه کومر، نمایش را به عظمت ارتقا می دهد. او باعث می شود که شما هم نیروی زندگی خارق العاده تسا و هم زالو زدن آن را حس کنید.
زمانی که در دادگاه منهتن نشسته بودم، جایی که ای. جین کارول از دونالد ترامپ به اتهام تهمت و افترا ناشی از تجاوز به عنف ناشی از تجاوز جنسی که او ادعا می کند در اواسط دهه 1990 رخ داده، شکایت می کند، مدام به “Prima Facie” فکر می کردم. وکیل مدافع متجاوز تسا او را متهم به ساختن حمله به دلیل انتقام گیری حرفه ای می کند. او پیشنهاد می کند که او می توانست فریاد بزند، و از خاطرات تکه تکه شده اش استفاده می کند تا او را ناصادق یا غیرقابل اعتماد جلوه دهد. تسا میگوید: «تجربهی زندهشده تجاوز جنسی در مجموعهای منظم، ثابت و علمی به یاد نمیآید. و به همین دلیل، قانون اغلب شواهد را «غیرقابل باور» میداند.»
ما هنوز نمی دانیم که قانون در مورد کارول چه خواهد یافت. هر دو طرف روز پنجشنبه استراحت کردند – اردوگاه ترامپ از احضار یک شاهد خودداری کرد – و قرار است بحث پایانی برای دوشنبه برگزار شود. صادقانه بگویم، من کمی نگران هستم، نه به این دلیل که به کارول و کسانی که از طرف او شهادت می دهند شک دارم، بلکه به این دلیل که نمی دانم هیئت منصفه متشکل از شش مرد و سه زن، از شاهدان و چندین دهه زندگی آنها چه تصمیمی خواهند گرفت. خاطرات. هر اتفاقی که بیفتد، چند روزی که در دادگاه بودم، بر من تأکید کردند که این چه مصیبتی برای کارول و برخی از شاهدان دیگر است، زندگیشان برای مصرف عمومی باز شده است، هر ناهماهنگی ظاهری در خاطرات یا رفتارشان مورد سوء استفاده قرار میگیرد. مهم نیست چقدر از ترامپ متنفر هستید، این برای هیچکس جالب نیست.
نفرت از ترامپ موضوع اصلی جو تاکوپینا، وکیل پیت بول ترامپ است. دو تن از دوستان کارول، لیزا برنباخ و کارول مارتین، شهادت دادند که کارول به آنها گفت که ترامپ مدت کوتاهی پس از این اتفاق به او حمله کرده است. هر دو تقریباً مانند هر زن شهر نیویورک که من می شناسم، نسبت به ترامپ احساسات مشابهی دارند، یعنی از او متنفرند. برنباخ یک بار او را با “عفونتی مانند تبخال” مقایسه کرد. تاکوپینا که سالها به ایمیلها و پیامهای متنی آنها دسترسی دارد، سعی کرده از سیاستهای مقاومتی خود علیه آنها استفاده کند، و به این معنی است که آنها نقشهای برای ایجاد چارچوب در مورد رئیسجمهور سابق ساختهاند.