نقد کتاب «بهترین ذهن ها» نوشته جاناتان روزن


بهترین ذهن ها: داستانی از دوستی، جنون، و تراژدی نیت خیر، توسط جاناتان روزن


جاناتان روزن در کتاب جدید خود با عنوان «بهترین ذهن ها» می نویسد: «خاطرات راهی برای خراب کردن چیزها دارند.

او در اواخر دهه 1980 یک سالن برکلی را به یاد می آورد، جایی که امیدوار بود آلن گینزبرگ شعر حماسی خود “زوزه” را که عنوان این کتاب از آن گرفته شده است بشنود. (“من دیدم بهترین ذهن های نسلم در اثر جنون ویران شده اند…”) سال ها بعد، روزن می خواند که پیتر اورلوفسکی معشوق دیرینه گینزبرگ، که در آنجا همراه شعر روی سنج های انگشتی بود، یک بار سعی کرده بود به دستیار گینزبرگ در فاق حمله کند. با یک قیچی

به عبارت دیگر – در پشت اکثر اجراها – به عبارت دیگر – بیشتر زندگی ها – مقداری آشفتگی و خشونت نهفته است، و افشای این امر می تواند ناراحت کننده باشد. اما خاطرات خود روزن نقطه مقابل ویرانگر است. این یک اینچ به اینچ است که دوستی طولانی‌اش با مایکل لادور را بازسازی می‌کند، کسی که یک دهه پس از خواندن گینزبرگ به تیتر خبرها تبدیل شد: اولین بار در نیویورک تایمز، زمانی که فارغ‌التحصیل از دانشکده حقوق ییل در حال تحقیر کردن بود. روان‌گسیختگی؛ سپس تقریباً در همه جا، پس از اینکه دوست دختر باردار خود، کارولین کاستلو را با چاقوی آشپزخانه به قتل رساند و او را با یک عروسک درهم اشتباه گرفت.

روانپزشکی تایمز فریاد زد: «از کودک پوستری تا پوستر تحت تعقیب». نیویورک پست، همانطور که فقط نیویورک پست می تواند، لادور را با حروف “روانی” با حروفی که بیشتر از آنچه برای پسر سام استفاده کرده بود، نامگذاری کرد. اکنون روزن با استفاده از کلیپ‌ها، پرونده‌های دادگاه و پلیس، مطالعات حقوقی و پزشکی، مصاحبه‌ها، خاطرات روزانه و برخی از آهنگ‌های تب‌آلود خود لئودور، خط متخلخل بین درخشش و جنون و پرسش‌های پیچیده سیاست‌گذاری را بررسی می‌کند، چاپ بسیار ظریفی را به ما می‌دهد. با غیر نهادینه سازی

او با کم‌توجهی می‌گوید: «من در محاصره افرادی بزرگ شدم که چیزها را یادداشت می‌کردند و خودم چیزها را یادداشت می‌کردند.»

این دو مرد در حومه نیو راشل، نیویورک، یهودی و اهل کتاب بزرگ شدند و روی سکوهای قطار با عنوان “چهل و پنج دقیقه از برادوی” تبلیغ می شد. این انکوباتوری بود برای تعداد شگفت انگیزی از فیلم های بزرگ فرهنگی، از جمله EL Doctorow، Norman Rockwell، Don McLean و Cynthia Ozick، بهترین دوست مادر نویسنده.

روزن درباره لادور می نویسد: «همان انتظاری که زندگی او را شکل داد، به من هم شکل داد. “با این باور که مغز شما کشتی موشکی شماست و به سادگی می خواهید از داخل آن بالا بروید و منفجر شوید.”

هر دوی آنها آرزو داشتند نویسنده شوند، اما جاناتان همیشه کمی زیر سایه مایکل بود، که فقط کمی قد بلندتر بود، اما اعتماد به نفس و محبوبیت بیشتری داشت: خواندن مگافست، “استنشاق یک صفحه” همانطور که پیتزا را استنشاق کرد، بدون ترس از آن. مواد مخدر، دختران یا شنا در تمام طول یک دریاچه.

روزن، که در پایان دوره رونق کودک متولد شد – “ما جشن را از دست دادیم، اما به موقع رسیدیم تا حساب را تقسیم کنیم” – روزن، که همچنین داستان‌های تخیلی و تأملاتی در مورد پرنده‌داری و تلمود نوشته است، نوجوانی آمریکایی بسیار خاص و مشابه را تداعی می‌کند: کت و شلوار آبی پودری پیر کاردین که او پوشیده بود وقتی از اعصاب وسط میتزوای بار خود پرت شد. کتک خوردن در پیاده روی؛ گیتاری که مایکل به دست گرفت، “آن کلید اسکلتی که همه درهای نوجوان را باز می کند”. مرگ جیمی هندریکس و جنیس جاپلین، که «به نظر نمی رسید اوج دهه 60 باشد، بلکه پایان ناعادلانه آن بود، گویی که دهه جدید حسادت آمیز آنها را خفه کرده است». در اطراف آنها فال، پیشگویی، افزایش جنایت بود. بیش از یک نفر بر فراز لانه فاخته پرواز کردند.

روزن به «هاله‌ی متلاطم و سرکش» کودکان متاثر از طلاق حسادت می‌کرد و شاهد بود که پدر دوستش، روان‌پزشکی که در گروهی به نام Nocturnal Emissions باس می‌نواخت، به طور موقت خانواده‌اش را رها کرد تا به دنبال بیداری معنوی در هند باشد.

این دو جوان تحت نظارت روشنفکران بالغ مضطرب که هولوکاست برای آنها خاطره ای تازه و شخصی بود، برای سردبیری روزنامه مدرسه دولتی خود به رقابت پرداختند، با بورسیه در یک «اردوگاه خجالتی» شرکت کردند و برای رفتن به دانشگاه به دانشگاه ییل رفتند.

سپس مسیرهای آنها دوشاخه شد.

روزن که به شدت از ادعاهای ساختارشکنی فرانسوی که در آن زمان مد شده بود، خنده دار بود، به ادامه تحصیل با هارولد بلوم ادامه داد و با یک ولوو در سال 1968 به برکلی رفت تا دکترای خود را ادامه دهد. در ادبیات انگلیسی لادور کار خود را در Bain & Company، مشاور مدیریت فشار بالا آغاز کرد تا قبل از شروع حرفه نویسندگی، یک بالشتک نقدی ذخیره کند. در آنجا، شدت و تخیل او همیشه به پارانویا و توهم تبدیل شد. به نظر می‌رسید که منشی پنجه‌هایش رشد کرده و دندان‌های خون آلودش در می‌آید. او نگران شنود تلفن‌ها بود و متقاعد شد که والدینش به قتل رسیده‌اند و نازی‌هایی که با جراحی تغییر یافته‌اند جایگزین شده‌اند.

همانطور که روزن می نویسد: “شکستگی ارتوپدی نبود.”

Laudor هنوز LSAT های خود را به کار می برد. پس از بستری شدن در بیمارستان، غرور او به دلیل پیشنهاد پزشک مبنی بر تلاش برای صندوقداری در میسی جریحه دار شد، او در دانشکده حقوق ییل ثبت نام کرد و در تایمز، خود را به عنوان یک «اسکیزوفرنی شعله ور» نشان داد و به سرعت به عنوان طرفدار تسهیلات بهداشت روان مورد تحسین قرار گرفت.

تقریباً یک شبه، او قراردادی میلیون دلاری با ران هاوارد و Imagine Entertainment برای فیلمی بر اساس کتابی که قصد داشت برای Scribner بنویسد، منعقد کرد. روزن می نویسد، اگر «افراد معمولی» درمان روانپزشکی را در چارچوب خانواده آسیب دیده عادی کنند، این می تواند «افراد خارق العاده» باشد.

پیشنهاد کتاب 80 صفحه‌ای لادور (که روزن به همراه فیلمنامه بدون فیلم نویسنده دیگری از آن استخراج می‌کند) برای تینا بنت، مامور قدرت بود و حاوی عناصری از رمان، رساله‌های فلسفی، علمی تخیلی و تریلر جاسوسی بود. اما زندگی او و کاستلو، حامی ملایم و حرفه ای کامپیوتری که در آموزش کار می کرد، به زودی به وحشت خونین تبدیل شد. او که برای محاکمه مناسب نبود، به یک بیمارستان روانی با حداکثر امنیت فرستاده شد.

روزن نمی تواند لادور را آزاد کند، اما او را در صفحه بازپروری کرده و در عین احترام به قربانی خود، او را احیا کرده است. «بهترین ذهن‌ها» بیش از حد متفکرانه و با منبع عمیق کیفرخواست جامعه‌ای است که سود، راه‌حل‌های سریع و پایان‌های خوش را به جای مراقبت طولانی اولویت می‌دهد. او در ادامه غم‌انگیز استعاره کشتی موشکی می‌نویسد: «معلوم شد که رفتن به ماه آسان‌تر از درمان، پیشگیری یا حتی ارائه درمان کافی برای بیماری‌هایی است که پزشکان مدت‌ها قبل از آن به عنوان دیوانگی یاد می‌کردند».

نویسنده با در دست گرفتن پروژه ناتمام دوستش، آن را با داستان اضطراب بالینی خود و همچنین رگه هایی از تاریخ، پزشکی، مذهب و جنایت واقعی در هم می آمیزد، با دوقلویی کردن داستان های آنها، عملی از شفقت فوق العاده و ادبی، از رقابت دوران کودکی فراتر رفته است. پیروزی

روزن درباره استقبال از اولین رمانش می نویسد: «هر بررسی شبیه یک کولونوسکوپی عمومی بود. در این کتاب شجاعانه و ظریف، من نتوانستم آنقدر پولیپ پیدا کنم.


بهترین ذهن ها: داستانی از دوستی، جنون، و تراژدی نیت خیر | نوشته جاناتان روزن | 576 ص | پنگوئن پرس | 32 دلار


Kaia Lambert

گیمر. طرفدار رسانه های اجتماعی متخصص وب Wannabe. متعصب آبجو ارتباط دهنده. کارآفرین. گیک زامبی شیطانی. طرفدار پرشور تلویزیون عاشق بیکن غیرقابل درمان.

بهترین سایت شرط بندی انفجار: راهنمای کامل برای شروع
با شرط بندی کرش رویال، به جرقه اعتیادی تحسین برانگیز بزنید!
تمامی نیازهای خود را با خرید پلی استیشن پلاس اکسترا برآورده کنید
سئو گروه تلگرام @SEOPREM
شرط بندی انفجار: راهی جذاب برای کسب درآمد
انفجار: آشنایی با سایت شرط بندی محبوب برای علاقمندان به بازی های انفجار
تماس با ما