نظر دادگاه عالی در حال تبدیل شدن به یک دادگاه اولیه است

لملی می نویسد که نتیجه همه اینها دادگاهی است که «قدرت خود را تحکیم می کند، به طور سیستماتیک هر شاخه ای از دولت، فدرال یا ایالتی را که ممکن است آن قدرت را تهدید کند، تضعیف می کند و در عین حال حقوق فردی را زیر پا می گذارد».

من فکر می کنم این روش مفیدی برای تفکر در مورد بی توجهی تهاجمی دادگاه عالی فعلی به قوانین و سنت خود در مورد انتخاب پرونده، روش شناسی و سابقه است. اکثریت محافظه‌کار تلاش می‌کنند تا دادگاه را به نهادی پیشرو در سیاست آمریکا تبدیل کنند، با کنترل کامل بر معنای قانون اساسی و کاربرد آن در زندگی آمریکایی.

آمریکایی ها می توانند و باید این را به چالش بکشند. در اینجا، همانطور که قبلاً اشاره کردم، آبراهام لینکلن بسیار ارزشمند است: “اگر قرار است سیاست دولت در مورد مسائل حیاتی که کل مردم را تحت تأثیر قرار می دهد به طور غیرقابل برگشتی توسط تصمیمات دیوان عالی تثبیت شود.” او در اولین سخنرانی افتتاحیه خود گفت: مردم دیگر حاکمان خود نیستند و تا این حد عملاً حکومت خود را به دست آن دادگاه برجسته واگذار کرده اند.»

اولین قدم برای به چالش کشیدن قدرت گرفتن دادگاه عالی این است که این واقعیت اساسی را بشناسیم که همانطور که استاد حقوق اریک سگال نوشته است، دادگاه عالی در واقع یک دادگاه نیست. بله، قضات در دادگاه کار می کنند، لباس می پوشند و در مورد پرونده ها تصمیم می گیرند. اما، او می‌گوید، دادگاه «بیشتر شبیه یک شورای وتوی سیاسی عمل می‌کند تا دادگاه حقوقی» و قاضی‌ها «به‌شکل یک شورای سنتی بزرگان تصمیم می‌گیرند تا قضات معمولی».

دیدن حقیقت در مورد دیوان عالی به این معناست که این دیوان داور نهایی معنا نیست و در مورد چگونگی سازماندهی زندگی سیاسی خود تاکید می کند. در عوض باید دید که این یک نهاد سیاسی است که در میان مجموعه‌ای از نهادهای سیاسی به دنبال قدرت و نفوذ است. این است که ببینیم دیوان عالی برای خدمت به دموکراسی آمریکایی وجود دارد، و اگر چنین نیست، می‌توان و باید توسط ما، مردم، بررسی شود.

Nylah Rasmussen

قادر به تایپ با دستکش بوکس نیست. گیک الکل. دانشجوی بی عذرخواهی ایجاد کننده. کاوشگر بسیار جذاب تلویزیون نینجا. علاقه مند به وب معمولی معتاد آبجو